معنی ولنگ ولنگ - جستجوی لغت در جدول جو
ولنگ ولنگ
درد ناشی از زخم چرکین
ادامه...
درد ناشی از زخم چرکین
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر النگ دولنگ
النگ دولنگ
خرت و پرت، خرده ریز، اشیای بی مصرف که در خانه جمع شود
ادامه...
خرت و پرت، خرده ریز، اشیای بی مصرف که در خانه جمع شود
فرهنگ فارسی عمید
النگ دولنگ
(اَ لَ دُ لَ)
رجوع به ’آلنگ و دولنگ’ و ’النگ و دولنگ’ شود
ادامه...
رجوع به ’آلنگ و دولنگ’ و ’النگ و دولنگ’ شود
لغت نامه دهخدا
زلنگ زلنگ
(زَ لَزَ لَ / زِ لَ زِ لَ / زِ لِ زِ لِ)
حکایت صوت زنگ و زنگوله. آواز زنگ. صلصله. بانگ درا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مادۀ بعد شود
ادامه...
حکایت صوت زنگ و زنگوله. آواز زنگ. صلصله. بانگ درا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
پلنگ پلنگ
نوعی احساس درد از زخم چرکین، مورمور شدن، گزگز کردن
ادامه...
نوعی احساس درد از زخم چرکین، مورمور شدن، گزگز کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
خلنگ خلنگ
چوبی که به وسیله ی آن شاخه ی بلند درختان به پایین کشیده شده
ادامه...
چوبی که به وسیله ی آن شاخه ی بلند درختان به پایین کشیده شده
فرهنگ گویش مازندرانی
دلنگ دولنگ
اسم صوت برای بیان صدا، صدای زنگ
ادامه...
اسم صوت برای بیان صدا، صدای زنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
دلنگ دلنگ
صوتی برای بیان صدا، صدای زنگ و زنگوله
ادامه...
صوتی برای بیان صدا، صدای زنگ و زنگوله
فرهنگ گویش مازندرانی
لنگ و لنگ
این پا و آن پا کردن، این پا آن پا
ادامه...
این پا و آن پا کردن، این پا آن پا
فرهنگ گویش مازندرانی
وینگ وینگ
سخنان نامفهوم، کلام نارسار، صدای ناشی از حرکت بال مگس
ادامه...
سخنان نامفهوم، کلام نارسار، صدای ناشی از حرکت بال مگس
فرهنگ گویش مازندرانی
ونگ ونگ
صدای گریه نوزاد
ادامه...
صدای گریه نوزاد
فرهنگ گویش مازندرانی